دلتنگی های من و اون غریبه
دلتنگی های من تو هستی که میدانی و خبر نداری

میدونی چــــــــــیه خواســــــــته خودت و دلت را هم نخواستــــــــــــــــــــی

من مقصر نیستــــــــم من خواستـــــه ات بــــودم که نخواستــــــــــــــــــــی

جمعه 14 آذر 1393برچسب:, :: 1:37 :: نويسنده : هادی

بعضی وقتها یک حسی بی مقدمه میاد و بی محابا به دل میشینه

چهره ات راعوض میکنه صورتت راسرخ میکنه گوشهات داغ میکنند

قلبت تندتند میزنه دست و پات میلرزه زبانت به بگم نگم میافته

چشمات فقط یه جا خیره میشه ذهنت کار نمیکنه دلت پرآشوب میشه

لحظاتت نامنظم و بی اختیار میگذره

فقط چیزی را میخوای که دلت میخواد چیزی که آرومت کنه

این خیلی حس زیبا و خواستنی ست که امروز گرفتارم کرد

گرفتاری شدم که نمیخواستم تموم بشه نمیخواستم جدا بشه خدا خدا کردم و نگاه کردم

الان منم و این دل بی طاقتم که مدام از نگاههای معصومش یاد میکنه

دقایق را نگاه میکنه تا ببینه کی میشه دوباره ببینتش

همه اینها به کنار احساس میکنم الان روبروی منه و دست و پامو گم کردم اینو دیگه کجای دلم بذارم

کاش خدا نظری بحالم بکنه که خواب نباشم و خواب نبینم

دو شنبه 10 آذر 1393برچسب:, :: 17:0 :: نويسنده : هادی

درباره وبلاگ

دل کندن از کسانی که دوستشان داریم بی فایده است ، گذر زمان به ما خواهد آموخت که جایگزینی برای آنها نیست ! ولي بدان كه وجود من ارزش دوست داشتن دارد پس آزارم نده اگر كه ميبيني دوستت دارم دلیل نداریم وتنهاییم نیست

موضوعات
نويسندگان



آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 201
بازدید کل : 138867
تعداد مطالب : 64
تعداد نظرات : 293
تعداد آنلاین : 1