دلتنگی های من و اون غریبه
دلتنگی های من تو هستی که میدانی و خبر نداری
شکر که خوبی همین که خوبی برایم کافیست من مهم نیستم جرمم بیش از اینهاست که راحت پشت پا میخورم و زمین افتادنم را میبینند و میبینم ولی هنوز می ایستم به امیدی به حالی و به دل خوشی که معلوم نیست باشد یا خیال واهی باشد نظرات شما عزیزان: شنبه 10 خرداد 1393برچسب:, :: 9:36 :: نويسنده : هادی
نويسندگان |
||
![]() |